• وبلاگ : ديد
  • يادداشت : نتيجه گيري از داستان متحول شدن رضا
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ------------- 

    اااااااااااااااااا

    اااااااااااااا

    چندي پيش به پيشنهاد يکي از خواننگان محترم به وبلاگي رهنمون شدم بنام جادوگر زئوس نويسنده وبلاگ محمد اوسعي با نام مستعار استاد. که ايشان با طرح شبهاتي از سوي به اصطلاح معاندين به زعم خود اعجاز انبيا و قرآن را کن فيکن فرموده اند.

    ضمن ياد داشتي از ايشان اعلام خرسندي نمودم که نسبت به عرفان هاي کذايي حق کلام را به جا آورده اند و انتقاداتي نيز از ايشان نمودم.

    متاسفانه تاجايي که تحريرات ايشان مورد تاييد قرار مي گرفت نسبت به انعکاس کامنت اينجانب اقدام نمود اما به يکباره در برابر انتقادات اين جانب بر آشفته و عنان از کف نهاده و با بي نزاکتي تمام عيار که البته قابل پيش بيني بود بدون انعکاس کامنت هاي اينجانب صرفا به فحاشي پرداخت.

    سلام
    __________#####_____##___آپم___##
    _________#____##_____##________##
    ________#_____##_____##___بدو___##
    ________#_____##_____##________##
    _________#____##_____##___بيا___##
    __________#####______##_______##
    ______________##_______#######__
    ______________##_________####____

    سلام آقا رضا.

    نتيجه گيري خوبي داشتيد. ولي در مورد چشم سوم هر كسي اين لياقت و بهتر بگم اين ظرفيت رو نداره كه داراي چنين ويژگي باشه براي همين وقتي اين ويژگي رو پيدا مي كنه به جاي استفاده صحيح دچار خطا مي شه و نابجا استفاده مي كنه. اين نه فقط در مورد چشم سوم كه اصولا بشر در مورد نعمت هاي خداداي همينطوره براي همين هميشه خوبه دعا كنيم خدا اول ظرفيت بهمون بده بعد نعمت رو عطا كنه تا دچار غرور كاذب نشيم و نابجا استفاده نكنيم. انسان مي تونه چشم سوم داشته باشه و استفاده صحيح بكنه اما متاسفانه ...

    در مورد قبول كردن مطالب و قضايايي كه مي شنوه آدم بايد عقلشو به كار بندازه عقل انسان انسان رو به سوي خدا دعوت مي كنه اونجايي كه برخلاف عقلش عمل بكنه راه خطا ميره.

    اما در مورد باگتون ببخشيد اين حرف را مي زنم اما من اين حالت در مورد خيلي از بچه هايي كه هرز نويس نبودن ديدم كه بعد مدتي رها كردن. اين يه نقطه ضعف بزرگ براي من و امثال من است كه هرز نويسي نمي كنيم. بلاگ شما توي اين فضا مي تونه راهگشا باشه . چرا بلاگ رو ببنديد و مطالعه كنيد؟ خب هم مطالعه كنيد هم نتايج مطالعاتتون رو تو بلاگتون بياريد. ميدونيد اينطوري چقدر مي تونه مفيد باشه؟ حيف نيست وقتي مي تونيم با مطالب تحقيقي و كاركرده يي كه ارائه ميديم& به ديگران كمك كنيم& رها كنيم و فضا براي اونهايي باز كنيم كه همه جوره در تلاشند جوون هاي ما رو از راه به در كنند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بازم بيشتر فكر كنيد لطفا. منتظر پست بعديتون هستم.

    + رضا 

    سلام مهتاب خانم،

    نخير شما اشتباه نكرديد، اين نوشته رو ابتدا در 29ام شروع كردم ولي حسش نبود و اين شد كه نهايتا 4ام تكميل و ارسالش كردم و تاريخي كه بالاي نوشته هست اشتباهه.

    در مورد وب هم راستش رو بخواهيد فكر كنم وقتي كه براي وب ميگذارم رو صررف مطالعه كنم، اينجوري فكر كنم بهتر نتيجه بگيرم. از فردا هم خبر ندارم شايد پشيمون شدم ولي در هرحال خيلي خوشحالم از نظر لطف شما.

    در مورد نتيجه گيري بايد بگم كه خودتون واقعا خوب نتيجه گيري كرده

    بودين و جاي حرف نمونده بود . اما ...چشم سوم بايد بگم من اطلاعات چنداني ندارم ولي نمي تونم صد در صد رد كنم با يد بيشتر تحقيق كنم.

    اما در مورد بقيه : بازم شايد حق با شماست همه دوست دارن نظراتشون بيشتر تاييد بشه تا نقد . گاهي به نظر من آدم بهتره كار خودش رو بكنه . تا حدي كه اين كار اذيتش نكنه مثل الان كه صراحت بيان و احساس مسئوليتتون كمي خسته اتون كرده .

    اما وب : من منتظرم براي پست بعدي و شديدا معتقدم به برگشتن نظرنون. شما چي فكر مي كنيد؟

    سلام:

    متاسفانه چقدر دير نتيجه گيري تونو خوندم . به اميد ديدن تنيجه چند بار رفتم و اومدم ولي جالبه متن بالا رو كه مي ديدم فكر مي كردم همون داستان قبله و جالب اينه كه تو صفحه نظرات آخرين داستان تحولتون يادداشت گذاشتم در جمعه يكم در حالي كه شما 29 نتيجه گيري رو نوشته بودين . خيلي حواسم جمعه ... نه؟