سفارش تبلیغ
صبا ویژن
.: منو اصلی

پارسی بلاگ

صفحه اصلی

تماس با رضا

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 8
مجموع بازدیدها : 239523

.: درباره  رضا
دید

.: لینک های پیشنهادی
مکارم شیرازی [85]
صالحین [63]
پرانتز باز [68]
تبیان [56]
[آرشیو(4)]

.: دوستان رضا
این نجوای شبانه من است
مردان آسمانی
هیام
رد پا
رازهای نهفته
دنیای متفاوت من
تو را می خوانم
قاصدک بارون
برای خاطر آیه ها
سید هادی



.: دسته بندی موضوعی

.: آرشیو
آداب اینترنت و وبلاگ
پاییز 1387
تابستان 1387
زمستان 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
فروردین 89
اردیبهشت 89
خرداد 89

وَإِذِ
اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى
الْکَهْفِ یَنشُرْ لَکُمْ رَبُّکُم مِّن رَّحمته ویُهَیِّئْ لَکُم مِّنْ
أَمْرِکُم مِّرْفَقًا


موقتاً یا شاید هم دائما اینجا نخواهم آمد.
انشاالله در اسرع وقت به دوستان عزیز سر میزنم.
خدانگهدار
-------------------------------------------------------------
چقدر دوست داشتم این بالا یک روبان سبز قرار میدادم، صد حیف که وقت ندارم،
بهرحال ... الاعمال بالنیات ...


  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  دوشنبه 88/3/11ساعت  10:4 عصر  توسط رضا 
      نظرات دیگران()

    بعد از پخش اذان از بلند گو های مسجد، با اینکه افراد خوش صدایی در مسجد بودن ولی به احترام موی سفید و بدن ناتوان پیرمرد هیچ کس اذان نمیگفت
    پیرمرد از روی صندلیش بلند میشد و با صدای لرزانش شروع به اذان گفتن میکرد
    میرسید به "اشهد ان لا اله الا الله" .... بعدش آروم میگفت جَل جَلاله
    بار دوم میگفت "اشهد ان لا اله الا الله" ... بعدش آروم میگفت : وحده لا شریک له
    و من به اون مسجد میرفتم، هم بخاطر امام و مردم و نماز خوبش، هم بخاطر اذان این پیر مرد، بخاطر همین "جل جلاله" و "وحده لا شریک له"،
    با اون صدای ارزان، که لرزان تر هم میشد ...
    با اون رو و موی سفید، تن آدم میلرزید ....
    2-3 سالی هست دیگه قسمت نشده برم اونجا، چند باری هم که رفتم دیگه نبود، موقع خدمت سربازی بود و کم میرفتم مسجد امام سجاد علیه السلام
    همون موقع ها(خدمت سربازی ) بود که یک روز صبح میخواستم برم پادگان، دیدم کنار میدون یک پیرمردی نشسته، یک تسبیح دستشه و داره ذکر میگه یک ترازو هم کنار دستشه، اون ساعت کسی تو خیابون نبود مگه 1-2 تا سرباز، 1 رفتگر و شاید 1-2 نفر دیگه ولی این آدم انگار جداً اعتقاد داشت که روزی رو اول صبح تقسیم میکنن، خلاصه هر روز میرفتم خودم رو وزن میکرم ...
    زمستون شد ... تو اون سرما که ما با اون همه لباس از سرما یخ میزدیم باز هم این آدم قبل از اذان میآمد مشغول کسب میشد.
    موقع اذان هم جا نمازش رو پهن میکرد و همون کنار خیابون نماز میخوند، برف و سرما هم سرش نمیشد ...
    برای او هم دلم خیلی تنگ شده ، جالبه چند باری دیر رفتم پاگان، موقعی که خیابون شلوغ میشد دیگه اونجا نبود ...
    چند تا پیر مرد هم تو مسجد خودمون هستن که با بدن رنجورشون صبح و ظهر و غروب لنگان لنگان میآمدن مسجد ... تو برف و یخ و سرما و گرما ... هرچند در حد سلام علیک و احوال پرسی بود صحبت های ما ولی همیشه اون چند تا پیرمرد رو بهترین دوستام میدونستم .... آدم هایی که از قیافشون میشد فهمید میدونن باید بزودی برن ... و امید به رحمت پروردگار رو میشد از تو چشماشون خوند .... با اون پیرمرد های خوش اخلاق بودن روح آدم رو جلا میداد ... اونا کماکان با همون اراده قبلی هر صبح و ظهر و مغرب میرن مسجد ولی من ....

    یک خدا بیامرزی این بازی وبلاگی رو شروع کرده، یک دوست عزیز هم در این بازی شرکت کرده بود، بنده هم مهمان ناخوانده این بازی شدم.
    دلم هم شدیداً برای دیدن این چند نفر تنگ شده.


    وفات دختر گرامی پیامبر عزیز ماست،
    به نظر بنده، بهترین کاری که در این ایام میشه کرد اینه که فکر کنیم ببینیم چه کسانی اولیاء الهی رو کشتن و چرا ؟! و سعی کنیم از اون دسته افراد نباشیم.
    والسلام.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  چهارشنبه 88/3/6ساعت  11:35 عصر  توسط رضا 
      نظرات دیگران()

    رسول اکرم صل الله علیه و آله :
    هرکه برای کم شکر نکند، برای زیاد هم شکر نمیکند.

    ------------------------------------------
    الهی، نعمت های فراوان شما ما رو به نعمت ها مشغول کرده، از منعم غافل شدیم.
    شرمنده ایم،
    شکرت که شرمنده ایم.


  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  دوشنبه 88/3/4ساعت  1:18 صبح  توسط رضا 
      نظرات دیگران()

    وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلَا یَعْقِلُونَ ؟

    هر کس را طول عمر دهیم، در آفرینش واژگونه‏اش مى‏کنیم (و به ناتوانى کودکى باز
    مى‏گردانیم) ; آیا اندیشه نمى‏کنند؟! یس - 68

    --------------------------------------------------------------------
    برای رد نظریه تکامل داروین بقدری دلیل هست که آدم تعجب میکنه چطور بعضی ها به این نظریه اعتقاد دارن ؟ نظر شخصی بنده اینه که این افراد برای فرار از خدا به سمت این نظریه میرن،( این نظر شخصی بندس و ارزش علمی نداره)
    آیا کسی هست که فکر کنه ؟
    -------------------------------------------------------------------
    جای همه دوستان خالی، مشهد خیلی خوب بود، هرچند ما بدلیل اینکه دیشمون (dish, satellite ) از روی غفلت سمت دیگه بود و همش متعجب بودیم چرا کانکت نمیشیم. ولی فرستنده قوی بود یه سیگنالایی به  ما میرسید و از این بابت خرسند شدیم و خداوند منان رو شکر میکنیم که اگر رسیور ما ضعیفه، سیگنال های الهی قویه.
    ------------------------------------------------------------------
    در مورد جناب بهجت، در تاریخ همیشه کسانی که بر خلاف عقاید و عادت و میل باطنی افراد حرف زدن مورد سوء ظن واقع شدن. فرقی هم نمیکنه این اعتقادات درسته یا غلط. مهم اینه که کسی غلط میکنه به اعتقادات مردم با دید نقد نگاه کنه، حتی اگر معیارش هم کلام نورانی حضرت رسول صل الله علیه و آله باشه. قَالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِکُمْ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَلَیَمَسَّنَّکُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ.
    بنده نسبت به جنا ب بهجت خیلی ارادت دارم، با هیچ کس هم دیگه در این مورد بحث نمیکنم. والسلام.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  شنبه 88/3/2ساعت  7:23 عصر  توسط رضا 
      نظرات دیگران()

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    SwayyEm post
    Sample content for gifted nutrition
    test
    2ماه زندگی زیر یک سقف
    حریم شخصی !
    [عناوین آرشیوشده]