الهي چه غم دارد او كه تو را دارد . كرا شايد او كه تو را نشايد . آزاد آن نفس كه به ياد تو يازان ... و آباد آن دل كه به مهر تو نازان و شاد آن كس كه با تو در پيمان ...
شعر زيبايي بود دست شما درد نكنه ...
يازان = به اوج رسيدن