درود...
سنگ شکاف ميخورد در هوس لقاي تو / جان پر و بال ميزند در طرب هواي تو
آتش آب ميشود، عقل خراب ميشود / دشمن خواب ميشود ديده ي من براي تو
بند مکن رونده را، گريه مکن تو خنده را / جور مکن که بنده را نيست کسي بجاي تو
چيست غذاي عشق تو؟ اين جگر کباب من / چيست دل خراب من؟ کارگه وفاي تو
درآمد از درم، دست نهاد بر سرم / ديد مرا که بي توام، گفت مرا که واي تو