سفارش تبلیغ
صبا ویژن
.: منو اصلی

پارسی بلاگ

صفحه اصلی

تماس با رضا

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 5
مجموع بازدیدها : 239739

.: درباره  رضا
دید

.: لینک های پیشنهادی
مکارم شیرازی [85]
صالحین [63]
پرانتز باز [68]
تبیان [56]
[آرشیو(4)]

.: دوستان رضا
این نجوای شبانه من است
مردان آسمانی
هیام
رد پا
رازهای نهفته
دنیای متفاوت من
تو را می خوانم
قاصدک بارون
برای خاطر آیه ها
سید هادی



.: دسته بندی موضوعی

.: آرشیو
آداب اینترنت و وبلاگ
پاییز 1387
تابستان 1387
زمستان 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
فروردین 89
اردیبهشت 89
خرداد 89

تا نزدیکای ظهر که خواب بودم
ظهر بیدار شدم یک مقدار صبحانه خوردم بعد هم نماز ظهر شد
بعد از اون رفتم یک مقدار تلویزیون ببینم که تلفن زنگ زد
یه چند تا مشک تو شرکت بود که تا عصرگیر اونها بودم
ظهر هم قرار بود برم خونه عمو برا تنظیم دستگاهون
خلاصه خیلی دیر شد حمید زنگ زد، باهاش برای ساعت 3 قرار گذاشتم
قبل از 3 ره افتادم رفتم پیش سعید سلمونی برا 3:45 وقت گرفتم
ساعت 3:40 دیگه کارم تموم شده بود، فقط کابلها رو باید وصل میکردم ولی ای دل غافل سویچرشون خراب بود
خلاصه تا 8 شب گیر بدم
آخر س اومدم خنه سویچر داوود  رو باز کردم براشون بردم، آخه داود فعلا مسافرته !
آقا من از این کارهای خر حمالی آآآآی بدم میاد که نگو !! هیچ وقت یک همچین کاری نمیکنم، حتی کابل شکه خونه خودمون رو هم دادم نیما کشید، حقوق میگره که کار کنه دیگه :ی البته این از تنبلی نیست، کف پام صافه، زیاد که سرپا وای میستم یا اه میرم خسته و عصبی میشم،  حمد هم نامردی نکرد و ما رو انداخت تو رودربایستی ! منم با اینکه همه چیز رو براش درست کردم ولی اگه سویچر درست نمیشد آبروم رو میبرد زن عمو جان، خلاصه 8 شب خسته و کفته اومدم خونه.
شام سبزی پلو ا ماهی بود، از بس شامه ام قویه اگه یک ذره ماهی بوی (ز ض ذ ظ)ذخم  بده و یک لقمه بخورم گلاب به روتون بالا میارم پس ماهی نخوردم و سبزی پلو با نیمرو خوردم،
سال تحویل هم که امسال ا کانال های اجنبی تحویل شد.
بعد هم مجید  و خانمش و مهنوش آمدن پائین، با مجید  سجاد وعلی حکم بازی کردیم، یه چند سالی ود پاسر بازی نکرده بودم، تفریح جالبیه ! خلاصه از سجاد خوش شانس با اختلاف 1 امتیاز باختیم من و مجید.
بعد هم با زن بابا کلی خندیدیم
اخر شب اومدم فیلم ببینم، دیدم اکثر فیلم ها اکشن هستم، رفتم گشتم یه فیلم رمانتیک گیر بیارم، 2تا فیلم پیدا کردم که ممکن بود موضوع رمانتیک داشته باشن، اولی که فیلم ترسناک بود اولش، هیچ ! دومی اسمش بود نوجوان آمریکائی ! یا american teen
فیلم مزخرفی بود در حقیقت ولی خوبی ای که داشت این بود که با فرهگ اونا بیشتر آشنا میشی. من که این فرهنگ رو اصلا نمیپسندم، منظورم فرهنگ روابط پسر و دختراشونه. جدا از دیدگاه اسلامی من، این وابط از نظر من انسانی نیست. البته مثل روز برام روشنه که در آنیده نه چندان دور این فرهنگ بین جوون های آینده ما کاملاً جا خواهد افتاد البته نه بدلیل تهاجم فرهگی و از این حرفا، بهرحال من فکر میکنم به این سمت میریم و امیدوارم این برداشتم از شرایط اجتماع اشتباه باشه.
خیلی دیر خوابیدم، 11:30 بیدار شدم و از یک ربع بعد تا نیم ساع پیش مهمن بود که اومد  و رفت. خیلی شلوغ بود. دوست دارم وقتی خواهر و برادرام با خانوادهاشون میان خونمون هیچ کس دیگه ای مزاحم نشه. خیلی خوش میگذره و خوشحالم وقتی همه دور هم جمعیم.
الآنم خیلی خستم،
یک مقدار ورزش کنم و فیلم ببینم و بخوابم.
مطالب این وبلگ رو باید به یک جای دیگه انتقال بدم، انشاالله .


  • کلمات کلیدی : تعطیلات نوروز 89
  • نوشته شده در  یکشنبه 89/1/1ساعت  7:59 عصر  توسط رضا 
      نظرات دیگران()

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    SwayyEm post
    Sample content for gifted nutrition
    test
    2ماه زندگی زیر یک سقف
    حریم شخصی !
    [عناوین آرشیوشده]