سفارش تبلیغ
صبا ویژن
.: منو اصلی

پارسی بلاگ

صفحه اصلی

تماس با رضا

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 7
مجموع بازدیدها : 239816

.: درباره  رضا
دید

.: لینک های پیشنهادی
مکارم شیرازی [85]
صالحین [63]
پرانتز باز [68]
تبیان [56]
[آرشیو(4)]

.: دوستان رضا
این نجوای شبانه من است
مردان آسمانی
هیام
رد پا
رازهای نهفته
دنیای متفاوت من
تو را می خوانم
قاصدک بارون
برای خاطر آیه ها
سید هادی



.: دسته بندی موضوعی

.: آرشیو
آداب اینترنت و وبلاگ
پاییز 1387
تابستان 1387
زمستان 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
فروردین 89
اردیبهشت 89
خرداد 89

تابستان 85 بالاخره رفتم خدمت، 
آموزشیم در نیشابور بود. تک و تنها رفتم اونجا، 3-4 روز اول هیچ کس اونجا نبود، به مرور تو این 3-4 روز کسایی که تکی اعزام شده بودن اومدن، روزهای سختی بود، یک پادگان بی سر و ته، چند نفر آدم غریبه، از ناز و نعمت در اومدی رفتی جایی که حداقل امکانات هست، از بیکاری مگر زمان میگذشت ؟ ...
تو خونه سر اینکه کی ظرف هارو بچینه تو ماشین دعوا داشتیم، حالا باید 10 دقیقه راه میرفتیم تا میرسیدیم به شیر آب، 10 دقیقه تو صف می ایستادیم، بعد با مقداری گل - یا تاید بشقاب رو میشستیم. سخته،نه ؟
هفته بعد که گروه گروه بچه ها اومدن تازه فهمیدم هیچ بچه تهرانی اینجا نیست و تک و تنها موندم بین چند صد نفر اهل خراسان.
روزها و شب های سختی بود،  
خواب کم، برنامه فشرده روز
گیر های بیخودی
بعضی زشتی ها
روزهای گرم
شب های سرد
تحقیر شدن
غربت
و ... و ... و...
و همه این ناراحتی ها تا قبل از تکبیره الاحرام نماز بود و بعد از سلام نماز مثل کسی بودم که قرص اکس خورده باشه.

یاد اون نماز ها بخیر، 
اون نماز ها حاصل چندین ماه مراقبه کامل بود که خداوند نصیبم کرده بود.
ای امان و صد امان از دست نفس، با اینکه میدونم راه چاره مراقبس ولی نمیتونم انجامش بدم.
الهی به امید تو...


  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  شنبه 87/10/7ساعت  9:0 عصر  توسط رضا 
      نظرات دیگران()

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    SwayyEm post
    Sample content for gifted nutrition
    test
    2ماه زندگی زیر یک سقف
    حریم شخصی !
    [عناوین آرشیوشده]