بعد از پخش اذان از بلند گو های مسجد، با اینکه افراد خوش صدایی در مسجد بودن ولی به احترام موی سفید و بدن ناتوان پیرمرد هیچ کس اذان نمیگفت
پیرمرد از روی صندلیش بلند میشد و با صدای لرزانش شروع به اذان گفتن میکرد
میرسید به "اشهد ان لا اله الا الله" .... بعدش آروم میگفت جَل جَلاله
بار دوم میگفت "اشهد ان لا اله الا الله" ... بعدش آروم میگفت : وحده لا شریک له
و من به اون مسجد میرفتم، هم بخاطر امام و مردم و نماز خوبش، هم بخاطر اذان این پیر مرد، بخاطر همین "جل جلاله" و "وحده لا شریک له"،
با اون صدای ارزان، که لرزان تر هم میشد ...
با اون رو و موی سفید، تن آدم میلرزید ....
2-3 سالی هست دیگه قسمت نشده برم اونجا، چند باری هم که رفتم دیگه نبود، موقع خدمت سربازی بود و کم میرفتم مسجد امام سجاد علیه السلام
همون موقع ها(خدمت سربازی ) بود که یک روز صبح میخواستم برم پادگان، دیدم کنار میدون یک پیرمردی نشسته، یک تسبیح دستشه و داره ذکر میگه یک ترازو هم کنار دستشه، اون ساعت کسی تو خیابون نبود مگه 1-2 تا سرباز، 1 رفتگر و شاید 1-2 نفر دیگه ولی این آدم انگار جداً اعتقاد داشت که روزی رو اول صبح تقسیم میکنن، خلاصه هر روز میرفتم خودم رو وزن میکرم ...
زمستون شد ... تو اون سرما که ما با اون همه لباس از سرما یخ میزدیم باز هم این آدم قبل از اذان میآمد مشغول کسب میشد.
موقع اذان هم جا نمازش رو پهن میکرد و همون کنار خیابون نماز میخوند، برف و سرما هم سرش نمیشد ...
برای او هم دلم خیلی تنگ شده ، جالبه چند باری دیر رفتم پاگان، موقعی که خیابون شلوغ میشد دیگه اونجا نبود ...
چند تا پیر مرد هم تو مسجد خودمون هستن که با بدن رنجورشون صبح و ظهر و غروب لنگان لنگان میآمدن مسجد ... تو برف و یخ و سرما و گرما ... هرچند در حد سلام علیک و احوال پرسی بود صحبت های ما ولی همیشه اون چند تا پیرمرد رو بهترین دوستام میدونستم .... آدم هایی که از قیافشون میشد فهمید میدونن باید بزودی برن ... و امید به رحمت پروردگار رو میشد از تو چشماشون خوند .... با اون پیرمرد های خوش اخلاق بودن روح آدم رو جلا میداد ... اونا کماکان با همون اراده قبلی هر صبح و ظهر و مغرب میرن مسجد ولی من ....
یک خدا بیامرزی این بازی وبلاگی رو شروع کرده،
یک دوست عزیز هم در این بازی شرکت کرده بود، بنده هم مهمان ناخوانده این بازی شدم.
دلم هم شدیداً برای دیدن این چند نفر تنگ شده.
وفات دختر گرامی پیامبر عزیز ماست،
به نظر بنده، بهترین کاری که در این ایام میشه کرد اینه که فکر کنیم ببینیم چه کسانی اولیاء الهی رو کشتن و چرا ؟! و سعی کنیم از اون دسته افراد نباشیم.
والسلام.
نوشته شده در چهارشنبه 88/3/6ساعت 11:35 عصر  توسط رضا
نظرات دیگران()