سفارش تبلیغ
صبا ویژن
.: منو اصلی

پارسی بلاگ

صفحه اصلی

تماس با رضا

بازدید امروز : 120
بازدید دیروز : 7
مجموع بازدیدها : 241655

.: درباره  رضا
دید

.: لینک های پیشنهادی
مکارم شیرازی [85]
صالحین [63]
پرانتز باز [68]
تبیان [56]
[آرشیو(4)]

.: دوستان رضا
این نجوای شبانه من است
مردان آسمانی
هیام
رد پا
رازهای نهفته
دنیای متفاوت من
تو را می خوانم
قاصدک بارون
برای خاطر آیه ها
سید هادی



.: دسته بندی موضوعی

.: آرشیو
آداب اینترنت و وبلاگ
پاییز 1387
تابستان 1387
زمستان 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
فروردین 89
اردیبهشت 89
خرداد 89

الیکا دختر فوق العاده زیابئیه
حدودا 7-8 سال پیش چند وقتی شاگردم بود
دیگه ندیده بودمش تا چهارشنبه
چهارشنبه رفتم فلان شرکت، دیدم اونجا بود. تا منو دید از جاش بلند شد و آمد سمت من و دستش رو دراز کرد به طرف من و من ضمن معذرت خواهی بهش گفتم باهاش دست نمیدم و بنده خدا حاج و واج مونده بود.
مساله اصلی الآن دست دادن یا ندادن نیست
مساله اصلیم اینه که دیگه الآن تو درست و غلط بودن یک سری از این احکام گیر کردم.
وقتی مطمئن بودم درسته هیچ مشکلی نداشتم، ولی الآن با خودم میگم آخه واسه چی باید این جو رو علیه خوددم تحمل کنم ؟! آیا واقعاً لازمه ؟!

خیلی دوست دارم یک مقدار وقت داشته باشم و بشینم مطالعه و تحقیق کنم ببینم چه باید کرد.


  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 88/8/8ساعت  2:57 عصر  توسط رضا 
      نظرات دیگران()

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    SwayyEm post
    Sample content for gifted nutrition
    test
    2ماه زندگی زیر یک سقف
    حریم شخصی !
    [عناوین آرشیوشده]