از صبح سر کار بودم، غروب هم رفتم باشگاه و آخر سر ساعت 10 خسته و کوفته و گشنه رسیدم خونه.
بابا اینا هم که سفرن و چیزی تو خونه پیدا نمیشد، به سجاد گفتم : املت میخوری ؟ گفت آره.
املت رو درست کردم و شروع کردیم به خوردن، به که چقدر خوشمزه بود...
دومین لقمه رو داشتم میخوردم که یکی زنگ در رو زد، رفتم دم، در برادر بزرگترم بود، گفت : پس چرا نیومدین بالا ؟
گفتم برا چی ؟ گفت شام باید میومدین بالا ! گفتم ای بابا دیر گفتی دیگه ما داریم شام میخوریم، گفت حسین بالا بود شما هم زود بیاید که میز آمادس !
خلاصه من و سجاد هم رفتیم بالا و با چلو مرغ و قرمه سبزی یک حال و احوالی کردیم.
وقتی برگشتیم پائین خواستم ظرف املت رو بر دارم بگذارم تو یخچال، دیدم املت به اون خوشمزگی حیفه یه لقمه دیگه نخورم، ولی این لقمه آخری رو که خوردم اصلا خوشمزه نبود.

خلاصه اینکه این داستان تو همه شئون زندگی ماها صادقه، محصل بودیم، با اتوبوس رفتن خیلی عالی بود، البته نسبت به پیاده رفتن. بعد شاغل شدم، با تاکسی رفتن خیلی عالی بود، البته نسبت به اتوبوس، بعد شد آزانس نسبت به تاکسی، حالا از وقتی با بنز و کمری محمد و  سانتافه امیر این ور اونور رفتم دیگه ماشین های عادی هم از نظرم بدرد  نخور شدن.
دنیا همینجوری یواش ییواش با آدم بازی میکنه، بازی میکنه، تا آخر سر آدم نعمت هایی که داره رو فراموش میکنه و بخاطر چیزهایی که نداره شکوه میکنه،
خداررو شکر بنده که فعلاً مشکلی از این نظر ندارم، انشاالله تا آخر هم اهل دیدن نیمه پر لیوان باشم
خددا رو شکر از 6 ملیارد و 700 ملیون نفر آدم روی زمین رضا 669,642,941 اُمین آدم پولدار دنیاست، یعنی تقریباً 6 ملیارد نفر از من فقیر تر هستن و تنها 669،942،940 نفر تو دنیا وضعشون از من بهتره.
چقدر پولدار هستید ؟ از این سایت ببینید، البته تخمینیه ولی بازم خوبه !

رضا میگه : تو اوضاع مالی خودت رو با زیر دستان مقایسه کن، تو اوضاع اعتقادی و علمی و اخلاقی با بالا دستا.