سفارش تبلیغ
صبا ویژن
.: منو اصلی

پارسی بلاگ

صفحه اصلی

تماس با رضا

بازدید امروز : 173
بازدید دیروز : 7
مجموع بازدیدها : 241708

.: درباره  رضا
دید

.: لینک های پیشنهادی
مکارم شیرازی [85]
صالحین [63]
پرانتز باز [68]
تبیان [56]
[آرشیو(4)]

.: دوستان رضا
این نجوای شبانه من است
مردان آسمانی
هیام
رد پا
رازهای نهفته
دنیای متفاوت من
تو را می خوانم
قاصدک بارون
برای خاطر آیه ها
سید هادی



.: دسته بندی موضوعی

.: آرشیو
آداب اینترنت و وبلاگ
پاییز 1387
تابستان 1387
زمستان 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
فروردین 89
اردیبهشت 89
خرداد 89

بعضی وقت ها که از شمال میدون تجریش رد میشم یک سلام همینجوری به جناب صالح ابن موسی میکنم
ولی خیلی وقت ها که از سمت جنوب میدون رد میشم، تا میام سلام الکی کنم، دلم نمیاد و میرم یا از تو حیاط یا از تو صحن زیارت نامه میخونم
اون زیارت اهل توحید (السلام علی اهل لا اله الا الله من اهل لا اله اله الا الله) رو هم خیلی دوست دارم و همیشه خدا رو شک میکنم که این زیارت رو دوست دارم و میخونم
امروز دم غروبی تو راه بودم، یه نیم ساعت بعد از اذان رسیدم تجریش، خسته بودم،گفتم برم یه نماز بخونم و برم خونه
بعد گفتم بگذار تو حیاط یه تجدید وضویی کنم
بعد با خودم گفتم تا اینجا اومدی، برو یک تجدید وضوی اساسی کن
خسته بودم و رفتم تو کوچه و تجدید وضوکردم و آمدم بالا
حال خوبی پیدا کرده بودم، نماز خوبی هم خوندم
اول میخواستم فقط یک نماز بخونم، آخه معمولاً وقتی لپتاپم باهامه حین نماز گاهی حواسم بهش میافته و ترجیح میدم در این مواقع یک نماز بخونم و نماز دوم رو در جای امن بخونم. فکر کن وسط نماز به این فکر میکنی که یک آدم بی حواس پاش رو میگذاره وسط ال سی دی و ... بجای ال سی دی نمازت داغون میشه !
خلاصه که اصلا نگران لپتاپ نبودم و مقداری قرآن خوندم، آیات عبادالرحمن آمد، با یک آیه سجده دار
عاشق آیات سجده دار هستم. همچنین آیات عبادالرحمن (آیات آخر سوره فرقان)
خلاصه شب خوبی بود
نماز عشاء رو هم با خیال راحت و حال خوش خوندم و در آخر هم زیارت نامه رو خونم و یک چند دقیقه ای تو اون فضای آرام (البته تا قبل از اینکه یکی داد بزنه بر گل خسار محمد صلوات) حرم نشسم و آخر سرهم با دیدن قبر شهدای گمنم باز کلی کیف کردم،
نظرمن اینه که شهدای گمنام خیلی خوش بحالشونه، خیلی خوبه آدم بی نام و نشان بشه بعد اسم الهی بهش دن، مثلا بگن شهید خدا. خوبه، نه ؟!
خلاصه شب خوبی بود، یک ریسکی هم کردم و یک ساندویچ فلافل خورم، فعلاً که زنده ام.


  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  یکشنبه 88/2/6ساعت  12:3 صبح  توسط رضا 
      نظرات دیگران()

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    SwayyEm post
    Sample content for gifted nutrition
    test
    2ماه زندگی زیر یک سقف
    حریم شخصی !
    [عناوین آرشیوشده]