نمیدونم این بابا حالش خوشه یا نه ؟ جدا نفهمیدم قصدش چیه.

از یک طرف میگه جوکی های هندی طی الارض دارن از یک طرف میگه نخودکی نداشته.

شما که میگی جوکی ها دارن یعنی اصل قضیه رو قبول داری و اینجا اگه میگی نخودکی نداشته دلیلت رو بیار. من اصلا نخودکی رو نمیشناسم، بر فرض مثال نخودکی طی الارض داشته. خوب که چی ؟ آخرش میمیره و طی الارض هیچ بکارش نمیاد.

حالا شما فقط اسرارت در اینه که بگی آقا نخودکی طی الارض نداشته. که چی بشه ؟ گیرم که داشته، به من چی میرسه ؟

گیر داده میگه این جنازه هایی که میگن نمیپوسه دروغه. اگر این مساله رو نشدنی میدونی که حتما قوانین شیمی رو خارج از مخلوقات و قدرت خدا میدونی. اگه قبول داری و میگی اینی که میگن فلانی جسدش نپوسیده دروغه بابا مگه تو 100% مطمئنی ؟ من هیچ وقت نگفتم این قضیه راسته چون دلیلی برای اثباتش ندارم اما شما که میگی دروغه دلیل بیار. گیرم که راست باشه خوب به من چه ؟!!!؟!! به من چی میرسه ؟! اینکه جنازه یک شهید توی قبر نپوسه نه برای دنیای من نان میشه نه برای آخرتم . اگر یقین کنم که جنازه یک شهید نپوسیده باید دلیلی داشته باشه که دلیلش اگر شهادت بود اینهمه شهید داریم که پوسیده جنازشون پیدا شده. اگر کسی میگه برای گریه برای اما محسینه که اینهمه شیهید داریم که حتما برای امام حسین گریه کردن و باز جنازشون پوسیده. این عکسی که در وبلاگ ایشون بود (مربوط به بسیجی شهید شده) پائینش نوشته شده بخاطر اینکه به فلان شخصیت توهین نکرده این اتفاق افتاده. اینجا هر عقل سلیمی شک میکنه به کل قضیه.

اگه حرفت اینه که این بسیجی و نخودکی و ... بت نشن برای مردم که خیالت راحت باشه. بت بته. چه امام حسین باشه چه این بسیجی. و اکثر مردم ما بت پرستن.

یک جوری حرف میزنه این آقا انگار آخر علم و فهم و شعوره. هروقت هم کم بیاره کامنت رو حذف میکنه یا جواب نمیده.

در مورد من گفته : بعضی ها مثل آقایی که نظر داده بود با یک لیسانس خاک بر سر و ساعتی 5000 تومن فکر میکنند خیلی افراد مهمی در اجتماع هستن . (خودش رو نمیبینه که قصد داره رکورد دار کسب مدرک بشه)

ای استاد نمای عزیز. من اصلا در اجتماع نیستم که بخوام فکر کنم آدم مهمی هستم دیپلم هم نگرفتم چه برسه به لیسانس خاک بر سری. در ثانی بنده همیشه از مقالات توحیدی شما تمجید و تعریف کردم و همچنین از خود شما. البته خوب ایراداتی در بحث توحید داری که باهاش بساز.

این آقا فقط تعریف و تمجید رو دوست داره. من هم تعریف و تمجیدش کردم هم ازش ایراد گرفتم منتهی ایشون فقط و فقط تعریف و تمجید رو دوست دارن.

گیر داده میگه الا و بلا مخلوق باید مقهور مکان باشه که اگر بخواد فراتر از مکان باشه میشه واجب الوجود. ازش پرسیدم آیا حقیقت مکان همینیه که ما درک میکنیم یا چیز دیگس ؟ اگر همینیه که ما درک میکنیم پس یا مکان جدای ذات واجب الوجوده یعنی اینور واجب الوجود و اونر مکان که باطله و یا اینکه مکان داخل (جزئی) از واجب الوجوده باشه که باز اینم باطله.

اگر حقیقت مکان چیز دیگس که اینجا قصد توضیحش رو ندارم پس اصل نظریه شما باطله.

که صد البته این سوال بی جواب موند

جای دیگه گیر داده میگه در دعای صیفی صغیر (رب ادخلنی فی لجه بحر احدیتک) خلاف توحیده. میگه احدیت که مقهور مکان نیست که بشه بهش گفت دریای احدیت. حالا هرچی من گفتم بابا احدیت موضوع عظیمیه از لطاف مفهوم و معنی و این عظمت به دریا تشبیه شده نه اینکه معاذالله ذات خدا به دریا تشبیه شده باشه بعد ایشون گفتند که قیاس مع الفارغه.

در جای دیگه از ایشون معنی عبارتی در صحیفه سجادیه رو پرسیدم که معنیش اینه "خدایا من در مقابل درگاه عزتت ایستاده ام" و ایشون هم یک همچین معنیی رو نوشتن. سوال من اینه :عزت خدا مگر ساختمانه که در داشته باشه ؟ یا دعا جعلیه که نیست یا منظور از "در عزت" چیز دیگه ای غیر از درب ساختمانه. مثل "رب ادخلنی فی لجه بحر احدیتک"

جای دیگه به عطار توهین کرده, میگم بابا عطار کلی شعر داره در باب اینکه پی بردن به کنه ذات حق تعالی ممکن نیست, چطور این اشعار رو نادیده میگیری و با ذهنیت خام خودت نسبت به آخرین بخش منطق الطیر نظر میدی و میگی عطار معتقد به وحد وجود بوده و مستحق لعنه ؟ من اون بخش آخر(منطق الطیر - سیمرغ در پیشگاه سیمرغ) رو نفهمیدم و رهاش کردم ولی شما تمامی نکات مثبت منطق الطیر رو نادیده گرفتی و به عطار توهین میکنی.

بهش میگم آقا یک "سید نامی" هست که موکل هم داره و من اصلا نه از خودش خوشم میاد نه از راهش. میگه تو توهم داری تو کلت مغز نیست  و ... و در نهایت میگه برو برات غول و جن بگیره. خوب آدم به یک همچین کسی که نوشته های من رو "سانسور " هم کرده چی باید بگه ؟

این آقا به من توهین کرده جوابیه بنده رو هم در کامنت ها تائید نکرده , جواب من کاملا مودبانه بوده ولی ایشون کامنت رو حذف کرده و بجاش نوشته " آقای رضا هر وقت شعور حرف زدن پیدا کردی بیا صحبت کنیم.کامنت شما را حذف میکنم تا ادب بشی و شعور حرف زدن با بزرگترت را یاد بگیری" حالا همه فکر میکنن من چی گفتم به ایشون.

راستی تائید میکنم که نوشته اصلی بنده که موجب مناقشه شد چندان مرتب نبوده و میتونست بهتر از اون باشه. هرچند ایشون خیلی علاقه مند بود من رو دک کنه.

در هر حال, اگر قصد دارید چیزی یاد بگیرید که زندگی دنیا و آخرت بهتری داشته باشید پیشنهاد میکنم مقالات توحیدی آقای اوسعی رو بخونید. هرچند کامل نیست و ایراد داره اما برای افراد مبتدی واقعا مفیده. باز هم از ایشون بخاطر زحمتی که برای این مقالات کشیدن تشکر میکنم.

خیلی وقت ها میشنویم که به آخوندها توهین میشه, بنده هم در این مورد نظر خودم رو دارم اما چیزی که تو آخخوندها دوست دارم اینه که همشون میگن "ما طلبه ایم" حتی مراجع تقلید هم میگن "ما طلبه ایم"

 طرف کلی ایراد داره تو مطالبش اما خودش رو "استاد " نامیده هرچی باهاش بحث میکنی فقط توهین میکنه بعد هم میگه هرکی دلیل داره بیاد بگه. هرچی بهش میگم آقا توکه علمت خیلی ناقصه مگه کسی دنبالت کرده که میخوای غوره نشده مویز بشی و در هر زمینه ای ادعا میکنی ته اون علم رو درآوردی و "استاد شدی" از حافظ و مولوی و عطار و قاضی و ... بگیر تا فقیه مسلم جوادی آملی رو مورد اهانت قرار داده چرا ؟ چون ایشون "استاده" بنده خودم به شخصه کلی ایراد توحیدی از ایشون گرفتم که فقط بحث رو پیچوند چرا ؟ چون "استاده".

اینا دوست دارن خودشون بزرگتر از چیزی که هستن نشون بدن, بخاطره همینه که تا 4 تا چیز یاد میگیرن خودشون رو استاد اعلم میدونن و نه تنها راه پیشرفت رو بروی خودشون میبندن بلکه سبب گمراهی خیلی ها هم میشن.

یکی بصورت ناشناس پیغام داده که "برو مثل خودش که بهت جواب میده باهاش بحث کن" عرض میکنم حیف وقط که صرف آدمی مغرور و خودپسندی مثل این آقا بشه. 

تا با سگ نفس همنشین خواهم بود  /    در خرمن شرک خوشه چین خواهم بود

بسیار بکوشیدم و به می نشود         /    تا آخر عمر همچنین خواهم بود.

*

هردم سگ نفس با دلم باز نهد     /      با سوز دلم ستیزه ای ساز نهد

هرشب به هزار حیلتش بندم راست /    چون روز درآید کژی آغاز نهد

*

نفس دارم که هر نفس مِه گردد   /    گفتم که ریاضت دهمش بِه گردد

چندان که به جهد لاغرش گردانم    /    از یک سخن دروغ فربه گردد

*

خون شد جگرم ز غصه خویش مرا    /   وز بیم رهی که هست درپیش مرا

هرگز نرسد به نوش توحید دلم        /   تا کژدم نفس میزند نیش مرا

از عروس خانم پرسیدم : مگر هزینه آرایشگاه چقدره ؟

با تمسخر گفت : برو بالای 700

از تعجب شاخ درآوردم ....

........................................

چند تا خیابون پائینتر مسجدی هست که با همت بالای متصدیاش برای دخترهایی که عقد کردن و خانوادشون تمکن مالی برای تهیه جهیزیه ندارن جهیزیه تهیه میکنه. البته با کمک های مردمی. متوسط هزینه برای هر جهیزیه حدود 1.5 ملیون تومنه. یعنی نصف هزینه آرایشگاه عروس خانم بالا...

.....................................

به نظر تفکرم بعد از ازدواج یکی از این دوتا خواهد بود:

1. یک غلطی کردم که دیگه راه برگشت ندارم.

2. خدا رو شکر، همسرم از معدود خانمهائیه که دیدی بالاتر از "پز و کلاس" داره.

..................................

من دلم نمیاد پولی که میشه باهاش برای دخترایی که فقط بخاطر نداشتن یه جهیزیه 1.5 میلیونی نمیتونن برن خونه شوهر رو خرج پُز و کلاس بکنم ...

نمیدونم مردمی که خودشون رواینقدر تشنه ظهور آقا میدونن از سرگذشت پیامبران و امامان گذشته خبر ندارن ؟ خبر ندارن همیشه فرستاده های الهی مورد بی مهری مردم قرار گرفتن و سابقه پیامبرکشی بنی آدم در تاریخ روشنه.

نمیدونم گاهی اوقات بعضی ها خدا رو فراموش میکنن و کورکورانه فقط میگن "یا با صالح - یا مهدی و ..."

نمیدونم کسی از این بظاهر منتظرها داستان سفر اویس قرنی برای زیارت جمال حضرت رسول صلوات الله علیه و آله رو نخوندن تا حالا ؟
اویس قرنی مادر پیری داشت که خودش رو وقف نگهداری از مادر کرده بود. روزی از شوق زیارت حضرت رسول (ص) از مادر اجازه میخواد که به مدینه بره و مادر شرط میکنه که قبل از غروب آفتاب برگرده. اویس به مدینه میره ولی متاسفانه حضرت به خارج از شهر رفته بود. اویس علاقه شدیدی به حضرت داشت اما تسلیمش در برابر فرمان الهی بیشتر بود و بدلیل جلب رضایت مادر بدون زیارت حضرت به شهر خود برگشت و هرگز موفق به زیارت جمال منیرحضرت رسول نشد.

حالا ما دین و ایمانمون شده دیدن صورت حضرت.

بخدا قسم اگر قدر و منزلت خلیفه الله رو میدونستیم رومون نمیشد به این راحتی ها اسم آقا رو ببریم...